غیبت فینتک در ویترین صنعت مالی: نمایشگاهی با طعم سنت
غیبت فینتک در ویترین صنعت مالی: نمایشگاهی با طعم سنت
تحلیلی از خانم دکتر پیرهادی استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران

بازدید از هفدهمین نمایشگاه صنعت مالی (بانک، بیمه و بورس) در تهران، نهتنها تصویری امیدوارکننده از آینده این صنعت بهدست نداد، بلکه نگرانیهایی جدی را نسبت به فاصله روزافزون میان ساختار سنتی نظام مالی و جریان نوآوری برانگیخت. درحالیکه این نمایشگاه میتوانست بستر مناسبی برای نمایش دستاوردهای نوین فینتک و فناوریهای مالی باشد، آنچه در عمل دیده شد، غلبه نهادهای سنتی و غیبت قابلتوجه بازیگران نوظهور و نوآور بود.
غرفههای حاضر را میتوان عمدتاً در سه دسته طبقهبندی کرد: بانکها، شرکتهای بیمه و نهادهای سرمایهگذاری. با وجود این، حتی در میان بانکها نیز برخی از بازیگران شاخص غایب بودند. در بخش سرمایهگذاری، حضور عمدتاً به شرکتهای سبدگردان و چند پلتفرم تأمین مالی جمعی محدود میشد. اما آنچه بیش از همه جلب توجه میکرد، فقدان جدی حضور شرکتهای فینتکی بود؛ از ارائهدهندگان کیف پول دیجیتال و خدمات مدیریت مالی شخصی گرفته تا فعالان حوزه رمزارز، مدیریت ثروت، بیمهگری دیجیتال، کارگزاران نوآور و عرضهکنندگان API بانکی.
این غیبت پرسشهایی بنیادین را به ذهن متبادر میکند:
- چرا استارتاپها و شرکتهای فناور تمایلی به حضور در چنین رویدادهایی ندارند؟
- آیا این نمایشگاه نتوانسته برای آنها ارزش افزوده واقعی ایجاد کند؟
- یا اینکه اکوسیستم صنعت مالی هنوز نتوانسته زبان مشترکی با زیستبوم فینتک بیابد؟
پاسخ این پرسشها را باید در شرایط پرچالش نوآوری مالی در کشور جستوجو کرد؛ جایی که نبود زیرساختهای حمایتی، ابهام در مقرراتگذاری، بیثباتیهای اقتصادی و ضعف شبکه تأمین مالی جسورانه، فرصت رشد را برای فینتکها بهشدت محدود کرده است. در چنین شرایطی، نمایشگاههایی از این دست میتوانند بستری مهم برای ترغیب سرمایهگذاران، ارتباطات بینالمللی و همافزایی میان بازیگران نو و سنتی باشند، مشروط بر آنکه نماینده واقعی تمام طیفهای صنعت مالی باشند.
در عوض، نمایشگاه امسال بیش از آنکه ویترینی از نوآوری باشد، به یک گردهمایی تکراری و سنتی شباهت داشت؛ رویدادی که میتوانست، و باید، بازتابدهنده انرژی خلاقانه فینتکهای ایرانی، نهادهای دانشبنیان و بازیگران تحولآفرین باشد. نادیده گرفتن این طیف، نهتنها بازتابی نادرست از وضعیت صنعت مالی کشور ارائه میدهد، بلکه زنگ هشداری است نسبت به عقبماندن از روندهای جهانی و تعمیق شکاف میان نیازهای روزافزون مردم و خدمات موجود در بازار.
در شرایطی که دنیا بهسرعت به سوی بانکداری باز، اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی در خدمات مالی حرکت میکند، فقدان فینتک در چنین رویدادی تنها یک غیبت نیست؛ نشانهای است از بحرانی پنهان در دل نظام مالی ایران که اگر جدی گرفته نشود، پیامدهای آن فراتر از نمایشگاهها خواهد رفت.